خواجهربیع یکی از خیابانهای نودساله مشهد بود که از میدان مرکزی تا بیرون دروازههای شهر امتداد پیدا میکرد.
آرامگاه خواجهربیع یکی از زیارتگاههای معروف مشهد است و دومین آرامستان عمومی شهر نیز در آن قرار دارد. این آرامگاه که از زمره پرزائرترین زیارتگاههای شهر است، در اراضی روستای حسینآباد خواجهربیع قرار دارد. این روستا جزو موقوفه مزار خواجهربیع است. این محدوده پیش از انقلاب یکی از مکانهای تفریحی مشهد بود.

روحالله ابراهیمی در جریان اقدامات جهادیاش هر چه در توان داشت برای زدودن غبار محرومیت از خانوارهای نیازمند به کار میبست و با ازدواج وارد مرحله دیگری شد و نتیجه نهایی آن تأسیس کانون کتاب و عترت بود.
همه اهالی محله خواجه ربیع ، «سیدمحمد غنایی» را به نام حاجآقا «خوشنویس» میشناسند! همان محلهای که گاه میتوانی در نانواییها و بقالیها خط خوشش را ببینی که برای اهالی محلهاش نوشته است.
داستان جنگ شیر و الاغ باغ وحش خواجهربیع مشهد در بین مشهدیها آنقدر معروف است که برخی حتی مدعی هستند در روز اتفاق، در باغوحش مشهد حضور داشتهاند فارغ از اینکه چنین ماجرایی هرگز اتفاق نیفتاده!
عبدالرضا تقیزاده سنگ تراش است و سنگ قبر میسازد. میگوید: در میان مردم وجهه خوبی ندارد. به همین دلیل وقتی کسی از کارم میپرسد، میگویم تابلونویسم.
سالهاست که خراسانیها، در روزهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ ماه شعبان بر سر مزار رفتگان خود حاضر میشوند و در مراسمی با نام «چراغبرات» برای شادی اموات خود فاتحه میخوانند و قرآن قرائت میکنند.
هنر حسین اصغری «حجاری سنتی» است. او سنگ مرمر و سیاه و زرد و سبز و... را به کاسه و بشقاب و دیگ(هرکاره) و سماور و سرمهدان و کشکول و جز اینها تبدیل میکند.