نخستین پنجشنبه اردیبهشت، آخرین روز زندگی قاسم محدثبایگی بود که حدود دو دهه از عمر خود را به خواندن نماز، قرآن و دعا برای ساکنان آرامگاه خواجهربیع گذراند.
آرامگاه خواجهربیع یکی از زیارتگاههای معروف مشهد است و دومین آرامستان عمومی شهر نیز در آن قرار دارد. این آرامگاه که از زمره پرزائرترین زیارتگاههای شهر است، در اراضی روستای حسینآباد خواجهربیع قرار دارد. این روستا جزو موقوفه مزار خواجهربیع است. این محدوده پیش از انقلاب یکی از مکانهای تفریحی مشهد بود.

حسن حامد که همیشه به بیماریاش میخندید، ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۷۱ در حالی چشمانش را بهروی دنیا بست که فرصت دیدن اجرای عمومی بهترین اثرش «بچه تابستان» را پیدا نکرد و در آرامستان خواجهربیع به خاک سپرده شد.
شعرخواندن، مقدمهای میشود بر شعر سرودن مریم حِلفی، شاعر جوان محله خواجهربیع. او میگوید: به خرید و خواندن کتاب خیلی علاقه دارم؛ بهویژه کتابهای شعر که وقتی میخرم اشعارش را حفظ میکنم.
محمدجواد و ابوالفضل آرمان، یکی دوازدهساله و دیگری هشتساله؛ یکی از یکی بانمکتر. آنکه بزرگتر است، در مدرسه برای بچهها شیرینکاری انجام میدهد و برادرزادهاش هم پاهایش را ۱۸۰ درجه باز میکند.
در کارگاه حمید قنبری، از تانک جنگی و فرغونِ عروسکِشان تا باب اسفنجی و ببر تیزچنگال، همه و همه شیرین است و طعم و مزه خامه و ژله میدهد! او ۲۷ سال است انواع کیکها را درست میکند.
خواجهربیع یکی از خیابانهای نودساله مشهد بود که از میدان مرکزی تا بیرون دروازههای شهر امتداد پیدا میکرد.
روحالله ابراهیمی در جریان اقدامات جهادیاش هر چه در توان داشت برای زدودن غبار محرومیت از خانوارهای نیازمند به کار میبست و با ازدواج وارد مرحله دیگری شد و نتیجه نهایی آن تأسیس کانون کتاب و عترت بود.